روشنگـران خامـوش

خدایا در این لحظات سخت امتحان، نور ایمان را بر قلب ما بتابان و ما را از لغزش نگاه دار. *شهید چمران *

روشنگـران خامـوش

خدایا در این لحظات سخت امتحان، نور ایمان را بر قلب ما بتابان و ما را از لغزش نگاه دار. *شهید چمران *

فال زندگی*
پروردگارا، رفتارم را مایه ی پندآموزی و سکوتم را وسیله اندیشیدن و گفتارم را ذکر قرار بده.
امام صادق (ع)
........................................................
برداشت آزاد*
برای شیطان شدن
فقط کمی آزادی می خواست
و خدا با امر به سجده ی آدم
به او داد این آزادی را...
........................................................
زمزمه عارفانه*
خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست و ایمان مرا به کمال مطلوب رسان، و یقین مرا برترین یقین گردان، و نیت مرا به بهترین نیت ها، و کار مرا به نیکوترین کارها منتهی گردان
دعای بیستم صحیفه

پربیننده ترین مطالب
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۳۶
روشنگر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۲۹
روشنگر


دو کلام حرف سر بسته با داداشای مجرده +مثبتم+ !!!

می دونم سخته ... خوب شرایط فراهم نیست!

امّا قبول ندارم راه حل نداره ... فقط چشم رو باید کنترل کنیم!


✜l وقتی داری با خونواده تلویزیون می بینین (همین فیلم های خودمونو میگما) ... وقتی رو صورت خانم بازیگر زوم میکنه ، واسه این که خیلی تابلو هم نشی باید به جذابیت های آرم شبکه سه دقت کنی اخوی! :D (البته مارک تلویزیون هم قابل بررسیه)

✜l وقتی یه بار ، دوبار می بینی تو کلوب یکی عکسای نامناسب لایک میکنه ، تعارف نکن ، یه "دنبال نمی کنم" بزن که هم خیالت راحت بشه و هم از فیض مطالب تو محروم نشه! :)

✜l چه اصراری داری دیفالت مرورگرت "یاهو" یا "ام اس ان" باشه؟! خوب همین "گوگل" رو بزار خیلی ساده و مجلسی!

و ...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۱۳
روشنگر


خدایا پناه می برم به تو از گناه چشمم، قلبم، زبانم، پایم، دستم و............

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۵۵
روشنگر


ما از اینــجا فـریــاد می زنیـم:

آقــای اوبــامـا !

تازگی ها خیلی گستاخ شده ای

بدان گنــده‌ تـر

و بزرگــتر از ✘تــو✘ و

گــردن کلفــت‌ تـر از ✘تـــو✘ نیـز

نتـوانستند  غلــط‌ـی بکـند،

مارا ازگزینه های روی میز می ترسانی

مارا ازجنگ می ترسانی !!!

8 سال ماجلوی کل دنیا ایستادیم...

آزموده را آزمودن خطاست....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۴۵
روشنگر


دعای پدر و مادر وهابی سر سفره عقد:

ایشالا به پای هم منفجر بشین

منفجر شو عمو ببینه.....(مکالمات وهابی ها با کودکان فامیل)

میگن وهابیا تو شناسنامه شون یه تاریخ تولد دارن یه تاریخ انفجار

میگن تکفیریه میره بانک وام بگیره ضامن نداشته منفجر میشه

پاره ای از اشعار وهابی ها با مضامین عاشقانه، عارفانه، منفجرانه:

شب به گلستان تنها منفجرت بودم... منفجرت بودم

مکالمه بین دو تکفیری:
1-آخر هفته ای چیکاره ای؟ 2-هیچی!
1-پس هماهنگ کن بریم منفجر شیم

میگن رو دیوار کوچه تکفیری ها نوشتن:
لعنت بر پدر و مادر کسی که این جا منفجر شود!

مکالمه دو وهابی:
1- منفجرتیم
2- اختیار داری انفجار از ماست...


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۴۲
روشنگر

بروید سراغ کار های نشدنی تا بشود.

تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهای سنگین تا بردارید

،خب ، زحمت هایش چه ؟رنج هایش چه؟محرومیت هایش چه ؟جوابش این است که:

"و کفی بالله حسیبا"

خدا را فراموش نکن ،

 خدا حسابت را دارد . در میزان الهی

 ، رنج تو ،محرومیت تو ،کف نفس تو ، حرصی که خوردی

، زحمتی که کشیدی، کاری که کردی ،خون دلی که خوردی ودندانی که روی جگر گذاشتی ،

اینها هیچ وقت فراموش نمی شوند

سید علی خامنه ای


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۳۶
روشنگر

طبق معمول سوار اتوبوس شدم تا برم دانشگاه

..قسمت خانم ها دو صندلی خالی بود و قسمت آقایون پر...

دو ایستگاه جلوتر هفت ، هشت پسر بچه ی دبستانی سوار شدند و هر کدوم به دوستشون تعارف می کرد که بره و روی صندلی قسمت خانم ها بشینه ، ولی همه با اکراه می گفتند : خودت برو، چرا به ما میگی؟!!

جدال بین بچه ها برام جالب شده بود؛ که یکی از دوستانشون از اول اتوبوس آمد و روی صندلی نشست و بعد هم یه نفر دیگه به دنبالش...

....داشتم با خودم فکر می کردم توی زندگیم چه کارهایی و حرفایی و ... به نظرم بد بوده و بر اثر گذر زمان عادی شده و الان جرات انجامش را به خودم میدم؟؟

و چه کارهایی خوب بوده و الان از انجام دادنش واهمه دارم؟!!!



نوشته یک صنعتی فولادی

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۱۴
روشنگر

سوگند  به  روز  وقتی  نور می گیرد  و به شب  وقتی آرام  می گیرد که من نه تو را رها  کرد ه‌ام و نه با  تو دشمنی کرده‌ام
( ضحی 1-2)
افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی.
(یس 30) 
و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.
(انعام 4) 
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو  قدرتی نداشته ام.
(انبیا 87) 
و  مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم  شدی که گمان بردی  خودت بر همه چیز  قدرت داری.
(
یونس 24)
و این در حالی  بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری. 
(
حج 73 
پس چون مشکلات از  بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .
(
احزاب 10)
تا زمین با  آن فراخی بر تو تنگ آمد  پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به  سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن.
(
توبه 118)
وقتی در تاریکی ها  مرا  به زاری خواندی که اگر تو را برهانم  با من می‌مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما  باز مرا  با دیگری در عشقت شریک کردی.
(
انعام 63-64) 
این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و  رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده‌ای.
(
اسرا 83) 
آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟
(
سوره شرح 2-3)
غیر از من  خدایی که برایت خدایی کرده است؟
(
اعراف 59)
پس کجا می روی؟
(
تکویر26 
پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟
(
مرسلات 50)
چه چیز جز بخشندگی ام  باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟
(
انفطار 6 
مرا  به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را  در  آسمان پهن کنندو ابرها را پاره پاره  به هم فشرده می کنم تا  قطره ای باران از  خلال آن ها بیرون آید و به خواست من  به تو اصابت کند تا  تو فقط  لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود.
(
روم 48) 
من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را  در خواب به تمامی بازمی ستانم  تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار   ادامه می دهم.
(
انعام  60)
من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می‌دهم.
(
قریش 3)
برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم.
(
فجر 28-29)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۱۲
روشنگر

آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند!

زمانی که برادرش لودویک فوت شد، روزنامه ها اشتباها فکر کردند که نوبل معروف( مخترع دینامیت ) مرده است. آلفراد وقتی صبح روزنامه ها را می خواند با دیدن آگهی صفحه اول میخکوب شد: " آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مرگ آورترین سلاح بشری مرد ! "

آلفرد، خیلی ناراحت شد. با خود فکر کرد : آیا خوب است که من را پس از مرگ این گونه بشناسند ؟

سریع وصیت نامه اش را آورد. جمله های بسیاری را خط زد و اصلاح کرد.

پیشنهاد کرد ثروتش صرف جایزه ای برای صلح و پیشرفت های صلح آمیز شود. امروزه نوبل را نه را به نام دینامیت، بلکه به نام مبدع جایزه صلح نوبل، جایزه های فیزیک و شیمی نوبل و ... می شناسیم. او امروز، هویت دیگری دارد.

یکــــ تصمیم، برای تغییــــر یک سرنوشت کافی است.

منبع: روزنامه آتشکار

هر چند نمی دانیم اگر نوبل می دانست جایزه ی صلحش را قرار است به چه کسانی بدهند آیا باز هم این ابداع را می کرد؟؟؟!!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۰۸
روشنگر

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام دوستان

ورودتان را به این وب تبریک می گویم

این منزل جدید ماست که اسباب کشی کردیم (: !!

اگر جایی را بد چیدیم و شما نظر بهتری دارید در خدمیتم...

و اما ....



قربون کبوترای حرمت امام رضا (ع)

قربون این همه لطف و کرمت امام رضا (ع)

از روزی که با تو آشنا شدم امام رضا (ع)

مورد مرحمت خدا شدم امام رضا (ع)

موعد دیدار نزدیک است....

چند صباحی دیگر باید عرض ادب کرد و سلامی داد...

چه دیداری....

می آیم آقا بگویم:

میشه کنج حرمت گوشه ی قلب من باشه ؟

میشه قلب منو مثل گنبدت طلا کنی ؟

خود آ قا امام جواد (ع) گفتند فضیلت  زیارت امام رضا(ع) از زیارت امام حسین (ع)  هم بیشتر است . زیرا که فقط شیعیان به زیارت ایشان می روند...

کوله باری باید بست و آماده ی سفر شد ...

نکند جسمم برود و دلم در شوره زار دنیا باقی بماند...

خوشا به حال دوستان صنعتی فولادی که زائــر می شوند...

اصلا زائر یعنی چی ؟؟

یاعلی(ع)

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۲۷
روشنگر